Exw ddp incoterms 1024x576

اجتناب از سوءتفاهم‌های میلیون دلاری: راهنمای عملی برای اینکوترمز

این را تصور کنید: یک کانتینر الکترونیک با ارزش بالا در مسیر از یک تأمین‌کننده در آسیا به یک خریدار در اروپا است. شرط قرارداد CPT (Carriage Paid To) هامبورگ است. در میانه سفر، کشتی با آب و هوای شدید مواجه می‌شود و کانتینر در دریا گم می‌شود. خریدار، با

این را تصور کنید: یک کانتینر الکترونیک با ارزش بالا در مسیر از یک تأمین‌کننده در آسیا به یک خریدار در اروپا است. شرط قرارداد CPT (Carriage Paid To) هامبورگ است. در میانه سفر، کشتی با آب و هوای شدید مواجه می‌شود و کانتینر در دریا گم می‌شود. خریدار، با دیدن اینکه فروشنده هزینه حمل و نقل را تا هامبورگ پرداخت کرده است، فرض می‌کند که ضرر مشکل فروشنده است. او با شوکه شدن متوجه می‌شود که تحت CPT، ریسک از دست دادن کالا در لحظه‌ای که کانتینر به حامل در آسیا تحویل داده شد، به او منتقل شده است. فروشنده به تعهد خود عمل کرده است، با این حال خریدار بدون کالا و با یک زیان مالی عظیم باقی مانده است. این یک سناریوی دور از ذهن نیست. این یک “سوءتفاهم میلیون دلاری” است که از تفسیر نادرست یک مخفف سه‌حرفی ناشی می‌شود. در دنیای پرخطر تجارت جهانی، چنین سوءتفاهم‌هایی می‌تواند فاجعه‌بار باشد. پادزهر آن یک زبان روشن و جهانی است، و آن زبان اینکوترمز® است.


 

استاندارد جهانی برای ارتباطات تجاری

 

قوانین اینکوترمز® که توسط اتاق بازرگانی بین‌المللی (ICC) منتشر شده‌اند، مجموعه‌ای جهانی‌پذیرفته‌شده از استانداردها هستند که مسئولیت‌های فروشندگان و خریداران را برای تحویل کالا تحت قراردادهای فروش تعریف می‌کنند. آنها قانون نیستند، اما با گنجاندن آنها در یک قرارداد، از نظر قانونی الزام‌آور می‌شوند. هدف آنها پاسخ به سه سؤال حیاتی برای هر معامله است:

  • نقطه تحویل (The Delivery Point): فروشنده رسماً کالا را در کجا تحویل می‌دهد؟
  • نقطه انتقال ریسک (The Risk Transfer Point): در چه لحظه دقیقی ریسک از دست دادن یا آسیب دیدن از فروشنده به خریدار منتقل می‌شود؟
  • تخصیص هزینه (The Cost Allocation): چه کسی مسئول کدام هزینه‌ها است، مانند حمل و نقل، بیمه، و ترخیص گمرکی؟

تسلط بر ۱۱ قانون اینکوترمز® ۲۰۲۰ یعنی حرکت از سردرگمی به اعتماد به نفس، اطمینان از اینکه همه طرفین در یک صفحه هستند.


 

تجزیه و تحلیل عملی بر اساس مسئولیت

 

به جای یک لیست ساده، بیایید اینکوترمز® را بر اساس سطح ریسک و مسئولیتی که بر عهده فروشنده و خریدار می‌گذارند بررسی کنیم.

گروه ۱: اصطلاح “E” — حداکثر مسئولیت خریدار

  • EXW (Ex Works – تحویل در محل کار): این ساده‌ترین اصطلاح برای فروشنده است. تنها وظیفه آنها این است که کالا را برای تحویل در محل خود (کارخانه، انبار) آماده کنند. خریدار تمام ریسک‌ها و هزینه‌ها را از آن نقطه به بعد، شامل بارگیری کالا و ترخیص آنها برای صادرات، بر عهده می‌گیرد. این شبیه به برداشتن یک پیتزا از رستوران توسط خودتان است.

گروه ۲: اصطلاحات “F” — فروشنده به حامل خریدار تحویل می‌دهد، حمل اصلی پرداخت نشده است

در این گروه، فروشنده مسئول رساندن کالا به حامل انتخاب شده توسط خریدار است. فروشنده ترخیص صادرات را انجام می‌دهد، اما خریدار هزینه حمل و نقل بین‌المللی اصلی را پرداخت می‌کند.

  • FCA (Free Carrier – تحویل به حامل): انعطاف‌پذیرترین اصطلاح “F”. فروشنده کالا را در یک مکان نام‌گذاری شده به حامل خریدار تحویل می‌دهد. اگر محل فروشنده باشد، آنها باید کامیون را بارگیری کنند. اگر مکان دیگری (مانند ترمینال بندر) باشد، آنها کالا را به آنجا می‌رسانند اما مجبور به تخلیه نیستند. ریسک به محض تحویل به حامل منتقل می‌شود. این قاعده برای اکثر محموله‌های کانتینری توصیه می‌شود.
  • FAS (Free Alongside Ship – تحویل در کنار کشتی): یک قاعده تخصصی فقط برای حمل و نقل دریایی. وظیفه فروشنده زمانی انجام می‌شود که کالا در بندر تعیین شده در کنار کشتی قرار گیرد. ریسک در آن لحظه، قبل از بارگیری کالا، منتقل می‌شود.
  • FOB (Free On Board – تحویل روی عرشه): یکی دیگر از اصطلاحات کلاسیک حمل و نقل دریایی. فروشنده مسئول تمام هزینه‌ها و ریسک‌ها تا زمانی است که کالا روی عرشه کشتی بارگیری شود. به محض عبور کالا از نرده کشتی، این مشکل خریدار می‌شود. استفاده از FOB برای محموله‌های کانتینری یک اشتباه رایج اما خطرناک است، زیرا کالاها اغلب در یک ترمینال مدت‌ها قبل از بارگیری روی کشتی تحویل داده می‌شوند؛ به جای آن باید از FCA استفاده شود.

گروه ۳: اصطلاحات “C” — فروشنده هزینه حمل اصلی را پرداخت می‌کند، اما ریسک زودتر منتقل می‌شود

این همان گروهی است که فاجعه CPT از مقدمه ما در آن رخ داد. فروشنده حمل و نقل اصلی را ترتیب می‌دهد و پرداخت می‌کند، اما مسئولیت آنها برای ریسک مدت‌ها قبل از اتمام سفر به پایان می‌رسد.

  • CPT (Carriage Paid To – کرایه حمل پرداخت شده تا): فروشنده هزینه حمل و نقل را تا یک مقصد نام‌گذاری شده پرداخت می‌کند. با این حال، ریسک به محض تحویل کالا به اولین حامل در زنجیره به خریدار منتقل می‌شود.
  • CIP (Carriage and Insurance Paid To – کرایه حمل و بیمه پرداخت شده تا): همانند CPT است، اما فروشنده همچنین باید سطح بالایی از بیمه بار را به نفع خریدار خریداری کند. حتی با بیمه، ریسک همچنان در مبدأ منتقل می‌شود.
  • CFR (Cost and Freight – هزینه و کرایه حمل): یک قاعده فقط برای حمل و نقل دریایی. فروشنده هزینه حمل و نقل را تا بندر مقصد پرداخت می‌کند، اما ریسک به محض بارگیری کالا روی عرشه کشتی در بندر مبدأ منتقل می‌شود.
  • CIF (Cost, Insurance and Freight – هزینه، بیمه و کرایه حمل): معادل دریایی CIP. فروشنده هزینه حمل و نقل را پرداخت می‌کند و حداقل سطح بیمه دریایی را ترتیب می‌دهد. ریسک همچنان زمانی که کالا روی عرشه کشتی است منتقل می‌شود.

گروه ۴: اصطلاحات “D” — حداکثر مسئولیت فروشنده (رسیدن)

این اصطلاحات از فروشنده می‌خواهند که تمام هزینه‌ها و ریسک‌ها را برای رساندن کالا به کشور مقصد بر عهده بگیرد.

  • DAP (Delivered at Place – تحویل در محل): فروشنده مسئول تحویل کالا به یک مقصد نام‌گذاری شده است که برای تخلیه توسط خریدار آماده است. فروشنده تمام ریسک‌های حمل و نقل را تا این نقطه مدیریت می‌کند، اما خریدار مسئول ترخیص گمرکی و تخلیه است.
  • DPU (Delivered at Place Unloaded – تحویل در محل تخلیه شده): یک اصطلاح جدید برای سال ۲۰۲۰. این همان DAP است، اما فروشنده همچنین مسئول تخلیه کالا در مقصد است. این تنها قاعده‌ای است که فروشنده باید کالا را تخلیه کند. خریدار همچنان گمرک واردات را انجام می‌دهد.
  • DDP (Delivered Duty Paid – تحویل با پرداخت عوارض): این EXW دنیای فروشنده است – حداکثر تعهد آنها را نشان می‌دهد. فروشنده مسئول همه چیز است: حمل و نقل، ریسک، ترخیص صادرات، و ترخیص واردات، شامل پرداخت تمام عوارض و مالیات‌ها. تنها وظیفه خریدار دریافت کالا است.

 

انتخاب ابزار مناسب: نحوه حمل و نقل مهم است

 

یک اشتباه حیاتی، اعمال یک قانون خاص دریایی به سایر اشکال حمل و نقل است. قوانین اینکوترمز® ۲۰۲۰ به همین دلیل به دو دسته روشن تقسیم می‌شوند.

  • قوانین برای هر روش حمل و نقل (EXW, FCA, CPT, CIP, DAP, DPU, DDP): این هفت قانون اسب‌های کاری همه‌کاره لجستیک مدرن هستند. آنها برای هر روش حمل و نقل، از جمله حمل و نقل هوایی، جاده‌ای، ریلی و مهمتر از همه، حمل و نقل اقیانوسی کانتینری، طراحی شده‌اند، جایی که کالاها معمولاً در یک ترمینال (“مکان”) تحویل داده می‌شوند و نه مستقیماً روی کشتی بارگیری می‌شوند.
  • قوانین برای حمل و نقل دریایی و آبراه‌های داخلی (FAS, FOB, CFR, CIF): این چهار قانون متخصص هستند. آنها باید فقط برای محموله‌های فله (مانند نفت یا غلات) یا کالاهای غیرکانتینری استفاده شوند که فروشنده می‌تواند کالا را به صورت فیزیکی “در کنار” یا “روی عرشه” یک کشتی خاص قرار دهد.

 

نتیجه‌گیری: کسب اطمینان در دنیایی پیچیده

 

دنیای تجارت بین‌الملل پر از متغیرها است. اینکوترمز® برای رفع ابهام از مهمترین بخش‌های یک معامله طراحی شده‌اند. درک تفاوت‌های ظریف اما حیاتی بین CPT و DAP، یا دانستن زمان استفاده از FCA به جای FOB، فقط یک امر دانشگاهی نیست – بلکه یک استراتژی اساسی مدیریت ریسک است. با فراتر رفتن از تعاریف ساده و درک جریان اساسی ریسک، هزینه و مسئولیت، کسب‌وکارها می‌توانند از اختلافات پرهزینه جلوگیری کرده، زنجیره‌های تأمین خود را ساده‌تر کرده و روابط قوی‌تر و شفاف‌تری با شرکای جهانی خود ایجاد کنند. و در حالی که ابزارهای ارزشمندی مانند نمودارهای دیواری رسمی می‌توانند به عنوان یک راهنمای روزانه عمل کنند، درک عمیق و عملی است که واقعاً یک سوءتفاهم احتمالی را به یک موفقیت قابل پیش‌بینی تبدیل می‌کند.

Table of Contents

Side Quote